سید پرویز فتاح در سال 1340 در ارومیه متولدشده و تحصیلکردهرشته عمران دانشگاه شریف و کارشناسی ارشد گرایش سیستمها از دانشگاه امیرکبیر است.
فتاح در دولت نهم، یکی از وزرایی بود که توانست کارنامه قابل قبولی از خود بهجای بگذارد و در حال حاضر، توفیق خدمت به مردم در کمیته امداد خمینی (ره) را دارد؛ وزیر اسبق نیرو دعوت مشرق را اجابت کرد و ضمن بازدید از این پایگاه خبری - تحلیلی، درباره موضوعات مختلف به سؤالات خبرنگاران جواب داد.
اگرچه رئیس کمیته امداد به دلایلی از رسانههای اصولگرا دلخور بود و نقد خود را نسبت به مشرق و رسانهها، نسبتاً صریح اعلام کرد اما با بردباری به تمامی سؤالات پاسخ داد به شکلی که گفتگوی با ایشان، نزدیک به دو ساعت طول کشید؛ گفتگو با فتاح شامل سه بخش سیاسی، کمیته امداد و خاطرات دوران دفاع مقدس بود که طبق روال بسیاری از مهمانان، متن گفتگو قبل از انتشار برای دفتر ایشان ارسال شد که بعضی از قسمتهای خواندنی و مهم، مشمول ویرایش شده است. اما همین متن ویرایش شده نیز نکات خواندنی بسیاری دارد؛ از تلاشهای زیرکانه مهندس فتاح برای فرار از پاسخ به سؤالات سیاسی خبرنگاران تا خاطرهای خواندنی از دو دیدار با جلال طالبانی، یکی در زمان چریکی و یکی در زمان وزارت.
آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گفتگوی مشرق با رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) است.
*********
** تغییر مکان ساختمان کمیته امداد با چه رویکردی انجام شده است؟
ما به دنبال ایجاد تحول در رویکردهای کمیته امداد هستیم، بخشی از تحول به ذهنیت و نگاه مردم بازمیگردد به همین جهت به این نتیجه رسیدیم که به مردم نزدیکتر شویم. جای قبلی خیلی دور بود و مراجعهکنندگان اذیت میشدند ضمن اینکه با آن وسعت برای کمیته امداد خیلی بزرگ بود.
در ساختمان جدید در اطراف میدان آزادی هم جای کافی و مناسب داریم و هم رفتوآمدها برای ما سادهتر و به عبارتی اداریتر شده است، محل قبلی 8 هکتار بود درحالیکه ساختمان جدید، نیم هکتار بیشتر نیست، لذا ما این نقلوانتقال را انجام دادیم و آنجا را برای فروش گذاشتیم و توافقنامه اولیه با وزارت علوم به امضاء رسیده و در حال طی مسیر است و چون در سطح دولت مطرحشده مشکلی نیست، فعلاً قیمت اولیه را 1000 میلیارد قیمت گذاشتهایم که قطعاً بالا و پایین میشود.
** برای مابهالتفاوت آن برنامه خاصی دارید؟
ما در هیئتامنا تصویب کردهایم برای اینکه درآمد حاصل شده برای یکبارمصرف نشود در بخش قرضالحسنه از آن استفاده کنیم، چرا که اخیراً از بانک مرکزی مجوزی گرفتهایم و صندوق قرضالحسنه امداد را راهاندازی کردهایم که در تهران و استانهای دیگر کشور شعب این صندوق قرضالحسنه راهاندازی شده است.
ذکر این نکته نیز مهم است که ساختمان سوهانک که با زحمت مدیران سابق کمیته امداد و با بهای ناچیزی درست شده بود الآن یک سرمایه ارزشمند است و ما سند همین ساختمان رو بهعنوان یکی از پشتوانههای اسنادی برای راهاندازی صندوق استفاده کردیم و آن را گرو گذاشتهایم البته بهجز آن سند، حدود 1500 میلیارد تومان دیگر سرمایه برای راهاندازی صندوق پیشبینی کردهایم.
** آیا مدنظر دارید که این صندوق را به بانک تبدیل کنید؟
در دورنما بله؛ مدنظر است، منتها ما باید وضعیت خود را ارتقاء دهیم و بانک مرکزی هم وضعیت ما را مورد ارزیابی قرار دهد، فعلاً با مجوز 50 شعبه کار خود را آغاز کردهایم که از این تعداد 16 شعبه افتتاحشده و امیدواریم تا پایان آذرماه تمام 50 شعبه را تجهیز و راهاندازی کنیم. این نکته رو همعرض کنم فعالیت این صندوق کاملاً قرضالحسنه بوده و هیچگونه نیت انتفاعی در راهاندازی آن نیست، بلکه با هدف رفع مشکلات نیازمندان بهویژه مددجویان امداد و نیز جذب منابع نیکوکاران برای سپردهگذاری در این صندوق و اعطای وام کارگشایی صورت گرفته است.
** در حال حاضر وضعیت همکاری بانکها با کمیته امداد مناسب است؟
وامی که در حال حاضر بانکها به ما میدهند بیشتر وام اشتغال است، چرا که بر اساس قانون تنها تکلیف بانکها برای کمیته امداد، پرداخت وام برای ایجاد اشتغال است و از نظر قانونی موظف نیستند وام دیگری را به ما پرداخت کنند، در حال حاضر همکاری مناسبی بین کمیته امداد و بانکها برای پرداخت اشتغال آفرینی وجود دارد. جالب است بدانید از یک هزار و 350 میلیارد تومان تسهیلات ابلاغ شده در سال 94، کمیته امداد موفق به جذب بیش از یک هزار و 150 میلیارد برای پرداخت وامهای قرضالحسنه ایجاد اشتغال شده است.
ما سال گذشته 1150 میلیارد تومان از وامها را در کشور جذب کردیم و از این بابت رتبه نخست را گرفتیم، گاهی موارد شاهدیم برخی بانکها از 500 میلیارد تا 3 هزار میلیارد به یک نفر وام میدهند و آن فاجعه، رخ میدهد اما در مورد وامهای اشتغال پرداخت شده به مددجویان مبلغ وامها حداکثر تا 30 و 40 میلیون تومان آنهم در چند مرحله و به شرط پیشرفت کار است و خطری برای عدم بازگشت پول بانکها وجود ندارد و از طریق همین وامهای خرد، سال گذشته برای ایجاد شغل به 130 هزار نفر این مبلغ پرداخت شده است که امیدواریم این همراهی، ادامه و توسعه یابد.
این صندوقی که ما ایجاد میکنیم تعارضی با این مسئله ندارد، چرا که با هدف کارگشایی و برای پرداخت وامهای ضروری با سقف 5 میلیون تومان است.
** قرار نیست وارد بحث پرداخت وام برای اشتغال شوید؟
اگر بعداً منابع ما بیشتر شد منعی وجود ندارد که بخواهیم تحت عنوان اشتغال وامی را پرداخت کنیم، اما وام اشتغال بالای 10 میلیون است اما در حال حاضر حداکثر سقف وام 5 میلیون تومان تعیینشده است. متقاضیان این وامها یا باید تحت پوشش کمیته امداد باشند و یا نیازمندیشان از سوی حوزه مددکاری امداد تأییدشده باشد.
** با جابجایی از سوهانک به آزادی، تعدیل نیرو هم داشتید؟
ساختمان قبلی در سوهانک بیشتر شبیه یک جزیره بود، آنجا 25 مینیبوس هرروز کارمندان را میبردند و میآوردند اما در ساختمان جدید بهطورکلی واحد ترابری را حذف کردهایم، ساختمان قبلی آشپزخانه مفصلی داشت که در ساختمان جدید دیگر نیازی به آن نبود، به همین خاطر ما آشپزخانه را حذف کردیم و برای تهیه غذا با یک رستوران قرارداد بستیم.
ساختمان قبلی دو استخر داشت، هتل داشت که اصلاً نیازی نداریم و لذا طبیعی است که با کاهش نیروهای نگهبان مورد نیاز و دیگر عوامل انسانی به صورت اقتصادی به نفع کمیته امداد خواهد بود.
** چقدر در هزینهها صرفهجویی شد؟
در طول زمان خیلی زیاد خواهد بود.
** در مجلس قبل طرحی مبنی بر پرداخت مستمری به 6 میلیون نیازمند توسط شما پیگیری میشد، این طرح به کجا رسید؟
آن طرح در رابطه با مستمری نبود، 6 میلیون نفر در کشور شاغل هستند اما بیمه اجتماعی ندارند و عموماً رانندگان بین جادهای و کارگران ساختمانی را شامل میشوند، یعنی اگر اتفاقی برای آنها بیفتد از همان ساعت درآمدشان صفر میشود.
پیشنهاد ما این بود که بیمه اجتماعی برای این قشر اجباری شود، ما نقد جدی به این موضوع داریم که چرا باید ماشین که یک آهنپاره است، بیمه شخص ثالث، اجباری شود اما چطور در مورد جان انسانها کاری نمیکنیم؟
** هزینهاش قرار است از کجا تأمین شود؟
وقتی اجباری شود خود کارفرماها پرداخت میکنند و این یک اطمینان خاطر برای خانوادهها میشود. در همه دنیا کشورهای پیشرفته این کار را انجام دادهاند و قطعاً یک کار بزرگی برای نظام محسوب میشود.
** چرا شما پیگیری میکنید؟
چون بخشی از ورودیهای ما به خاطر این موضوع است، وقتی در جاده، تصادفی اتفاق میافتد راننده یا از دنیا میرود یا معلول میشود باید تحت حمایت کمیته امداد قرار گیرد.
ما الآن یک عدد 6 میلیون نفِری، شاغل فاقد بیمه اجتماعی داریم و یک عدد 6 میلیون نفر هم تحت پوششداریم که 4 میلیون نفر از اینها مستمریبگیر و 2 میلیون موردی هستند.
در مجلس قبل این طرح پیگیری شد اما دو فوریت آن رأی نیاورد، دوباره برگشت کمیسیون، هم ما موافق هستیم هم وزارت کار، ساز و کاری است که دولت باید مسئولیت آن را بپذیرد.
یکی از دلایلی که مخالفت میشود ضعف بیمهها است، بنیه بیمهها ضعیف شده و پولی که ما بابت بیمه دادیم کفاف بازنشستگی را نمیدهد. البته یک طرح پرداخت مستمری برای 6 میلیون نیازمند زمینگیری که توان کار کردن نداشتند توسط برخی رسانهها پیگیری شد که یک فوریت آن هم تصویب شد ولی متأسفانه به نتیجه نهایی در مجلس نهم نرسید.
** برنامهای برای افزایش مستمری دارید؟
آنچه ما ماهانه بهعنوان مستمری پرداخت میکنیم از سوی دولت پرداخت میشود. در سالهای گذشته گاهی سبد کالا میدادند، اما اقدامش مشکل و هزینهبر بود به خاطر همین این وظیفه را بر عهده کمیته امداد گذاشتند که ردیف بودجهای آن برای 4 میلیون نفر در سال 1400 میلیارد تومان است. ما 100 درصد این را پرداخت میکنیم و دولت هم خبر دارد. البته عدد آن امسال به دلیل اینکه بودجه رشدی نداشته، اضافه نشده است. ما با دولت تفاهم کردیم مستمری را ثابتنگهداریم ارزش خدمات را بالا ببریم، مثلاً در بحث آموزش شرایط و تسهیلات ارائه شده را تقویت کنیم.
امسال در قانون بودجه تصویب شد که 3 دهک بالا حذف شود و به آن چند دهک پایین پرداخت شود، اما ظاهراً دولت در بحث شناسایی به مشکل برخورد کرده بود و ما موافقیم یارانه دهکهای بالای درآمدی برای پرداخت بیشتر مستمری نقدی به اشخاص ضعیف تخصیص یابد.
** سرانه هر نفر در سال چقدر میشود؟
حدود 800 هزار تومان، ما بحثمان این است حداقل درآمد ماهانه اقشار تحت پوشش باید نصف حقوق یعنی 450 هزار تومان باشد، البته این غیر از یارانه است چرا که این افراد تحت پوشش یارانه را به صورت جداگانه مثل همه مردم عادی دریافت میکنند.
ما سال گذشته 150 هزار خانواده را توانستیم از کمیته امداد با رضایت خودشان خارج کنیم و این یک رکورد در کمیته امداد محسوب میشود.
** با توجه به رکودی که در اقتصاد شاهد هستیم، در سالهای اخیر ورودیها به چه صورت بوده است؟
عواملی که در ورودیهای ما تأثیر میگذارد بخشی فرهنگی و بخشی اقتصادی است، تورم و رکود حتماً ورودیها را بیشتر میکند اما 10 درصد ورودیهای ما هم محصول طلاق است، وقتی فردی همسر خود را طلاق میدهد و دادگاه حضانت فرزند را به خانم واگذار میکند، آن خانم اگر نتواند تأمین معاش کند به کمیته امداد مراجعه میکند.
گاهی هم ورودیها یا به دلیل آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد و زندانی شدن سرپرست خانواده است.
فقط عوامل اقتصادی نیست اما اقتصاد بنیادیترین عامل محسوب میشود، به نظر میرسد باید در بحث رویکرد و سیاستها و تصمیمگیریهای اقتصادی کار مناسبتری انجام شود تا از بروز عوامل موجد فقر پیشگیری شود.
آنچه مهم است اینکه وضعیت طی سالهای اخیر کنترل شده است، ما بر اساس وضعیت مالی دولت و خودمان ورودیها را کنترل میکنیم، سال گذشته 150 هزار خانواده از کمیته امداد خارج و 190 هزار خانواده جدید وارد شدند.
امسال برنامه ما این است که 5 درصد از جامعه هدف را کم کنیم، بر اساس تکلیف قانون برنامه توسعه میزان خروجیها 10 درصد مصوب شده بود؛ اما هیچوقت محقق نشده اما به لطف خدا امسال به 5 درصد میرسیم. فکر میکنیم سال آینده بالاتر از این عدد را هدفگذاری خواهیم کرد، البته این به آن معنا نیست که ورودی نداشته باشیم.
** جامعه آماری تحت پوشش شما به چه صورت است؟
بیشترین آمار ورودی ما نزدیک به 50 درصد به دلیل فوت سرپرست است، به همین خاطر یتیم تحت پوشش ما 200 هزار نفر است، بعدازآن طرح شهید رجایی (سالمندان روستایی) است که سال 60 رئیسجمهور آن را موظف کرد. قانونی که اگر سالمند روستایی بالای 60 سال شد و برای گذران زندگی به مشکل خورد باید تحت پوشش قرار گیرد، الآن یکمیلیون و 800 هزار نفر خانواده تحت پوششداریم که یکمیلیون و 30 هزار نفر آنها سرپرستشان خانم است (60 درصد) که بر اساس آمار حدود سنی طلاق 40 سال است اما 30 سال و کمتر هم داشتهایم.
** نحوه شناسایی به چه صورت است؟
هم خود اظهاری است و هم ما به سراغشان میرویم و هم از طریق معتمدین محلی، علما، نمایندگان مجلس و مسئولان معرفی میشوند، بعدازآن شناسایی و تشکیل پرونده صورت میگیرد که مبادا در تحت پوشش قرار دادن افراد غیر نیازمند اشتباهی صورت گیرد.
در بحث انتخابات همچنان اصرار دارید که پرسنل امداد نباید ورودی داشته باشند؟
بله نباید ورود کنند، همکاران ما نباید در کارهای سیاسی بر له یا علیه فردی یا جناحی فعالیت کنند. ببینید ما یک سازمان خیریه و اجتماعی هستیم که هرگونه کنش سیاسی و غیر مرتبط بافعالیتها و مأموریتهایمان منجر به کاهش اعتماد عمومی و در نتیجه کاهش مشارکتهایمردمی میشود و لذا باید از هرگونه عامل انحرافی که به فلسفه مأموریتهای امداد لطمهمیزند دوری کنیم.
** در حال حاضر چند نفر از اعضای هیئتامنای کمیته امداد جزو اعضای مرکزی احزاب سیاسی هستند، مثل خانم رهبر که عضو شورای مرکزی مؤتلفه است و یا حمیدرضا ترقی، با توجه به تأکید شما بر عدم ورود به کارهای سیاسی آیا با آنها شرط و شروط خاصی داشتید یا در ساعات غیر اداری کارها را انجام میدهند؟
کمیته امداد در داخل نظام شکل گرفته و چون قبل و در طول انقلاب صبغه سیاسی داشته به صورت طبیعی درگذشته سیاسیون در آن بیشتر فعالیت داشتند، اما در رویکرد جدیدی که حضرت آقا داشتند و 7 نفر منصوب شدند ترکیب متفاوت شده و رویکرد تغییر کرده و در انتخابات 7 اسفند 94 همه دیدند که ما به اقرار وزارت کشور در انتخابات و فرآیند آن دخالتی نداشتیم، با یک تعداد که به هر دلیلی دخالت کردند برخورد شد، 17 نفر برکنار شدند، برخی کارت زرد گرفتند و به عبارتی همه متوجه شدند که نباید ورود کنند، اصلیترین کار و مأموریت ما خدمت به مردم محروم است.
آقایان و خانمهایی هم که در امداد هستند عضویتشان نباید در داخل امداد جهتگیری خاصی داشته باشد و خوشبختانه تا الآن هم همینگونه بوده، همه میدانند که ضابطه به چه صورت است.
** یکی از حرفهایی که در زمان مدیریت شما در رسانهها گفته میشود این است که شما برخی اعضای جبهه پایداری را بیشتر در کمیته امداد وارد کردید، این علت خاصی دارد یا اصلاً چنین چیزی نیست؟
جاروجنجال رسانهای با واقعیت متفاوت است، واقعیت این است که انتصابات ما بالای 95 درصد از درون کمیته امداد بوده و از بیرون کسی را نیاوردهایم، امدادگری یک حرفه بوده و امدادگران تجربه خاص و حرفهای باید داشته باشند اما چون امداد سازمانی است که مثل همه جا، افراد بازنشسته میشوند باید جایگزین بیاوریم.
حضرت آقا نشان دادند تعصب نباید نشان دهیم، فضای داخلی امداد یک فضای همدلی است و محور کار ما ولایت مداری است و اگر تردید در ولایت مداری کسی داشته باشیم کوتاه نمیآییم.
خانم رهبر سه دوره نماینده مجلس بوده و عضو موتلفه است، برخی از اعضای تیم جدید چون من از سپاه به کمیته امداد آمدهام طبیعی است که از همکاران سپاه باشند، دو، سه نفرهم از وزارت رفاه بودند. طبیعی است که مأموریتهای ما بیشتر با وزارت رفاه همخوانی دارد و ما برخی از همکارانمان را از مدیران سابق وزارت رفاه انتخاب کردهایم. همینطور از وزارت نیرو که من مدتی وزیر بودم، افرادی را دعوت به همکاری کردهام و این امر نشانگر این مطلب هست که من از بین کسانی که فکر میکردم برای کمیته امداد مفید میتوانند باشند دعوت کردهام و ربطی به جریانهای سیاسی ندارد.
** یکی از دستاوردهای مدیریت یک سال و 5 ماهه شما اعتمادسازی نسبت به کمیته امداد بوده است، با توجه به اینکه بحث حقوق نجومی مطرحشده مردم اعتمادشان کم شده، ضربهای که حقوق نجومی به اعتماد عمومی زد در کمک مردم به امداد تأثیری داشته است؟
سنجش این موضوع یا نسبت مسائل اینگونه را اگر بخواهیم به دادن زکات و صدقه بسنجیم سخت است، ما چیزی احساس نکردیم برای اینکه مردم ما هوشمندتر از این حرفها هستند، مردم ما در اینگونه مسائل برعکس عمل میکنند؛ میگویند حالا باید به نیازمندان بیشتر توجه کنیم.
ما همچنان پارامترهای کمکهای مردمیمان رو به رشد است، علیرغم اینکه رکود اقتصادی تغییری پیدا نکرده است. همسال گذشته آمارها نشان داد که کمکهای مردم سیر صعودی داشته و هم در 5 ماه گذشته.
** با توجه به اینکه شما با قشر آسیبپذیر در ارتباط نزدیکتری هستید این حقوق نجومی در میان اقشار آسیبپذیر اثرگذار بوده است، بازخوردی نگرفتهاید که از این موضوع منزجر باشند؟
حتماً همینطور بوده، چه کسی ناراحت نمیشود؟ همه مردم ناراحت میشوند بهخصوص اقشار ضعیف که برای 80 تا 100 هزار تومان گرفتار هستند، این اتفاقات آن هم در نظام اسلامی ناباورانه است و حتماً در نگاه و افکار اقشار آسیبپذیر تأثیر دارد و قطعاً مسئولیت ما را سنگینتر میکند.
البته این را بگویم اساساً پرداخت حقوق نامتعارف در کمیته امداد نبوده و حتی یک مورد مصداق نداشته است و علیرغم برخی حرفهای بیاساس که مطرح میشود، حقوق کارکنان امداد بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری بوده و امکان پرداختهای آنچنانی وجود ندارد اگر چهکارهمکاران ما در مقایسه با کارکنان دیگر دستگاهها بسیار طاقتفرسا و فرساینده است امابااینحال هیچگونه مزیت پرداخت ویژه به همکاران ما در نظر گرفته نشده است.
** شما به حاشیهنشینها و ضعفا بیشتر توجه داشتید اما خبری که بیشتر مانور داده میشود این است که کمیته امداد به حاشیهنشینها بیشتر توجه میکند و هدفمند این کار را انجام میدهد تا رأی قشر آسیبپذیر را در سبد خود بریزد؛ آیا واقعاً چنین چیزی صحت دارد؟
اصلاً موضوعیت ندارد، مسئولیت ما هم قانونی است و هم ذاتی که بهجاهایی که محرومتر و فقیرتر هستند بیشتر رسیدگی کنیم، این قانون در برنامه ششم بوده در دولت هم است، مثلاً جنوب کرمان و بخشی از بلوچستان اینگونه جاها بیشتر در اولویت کاری ماست، حاشیه شهرها هم همینگونه است و آسیبهای اجتماعی زیادی دارند و وظیفه داریم به آنها رسیدگی کنیم.
شما شاهد بودید در تهران محله هرندی را جمع کردند این موضوع باید سیاسی تفسیر شود؟ نباید نسبت به مدیریت کانونهای آسیب اجتماعی توجه شود؟ آیا نباید محله هرندیها جمع شوند؟ بهعنوان یک رسانه تفاوت را در محله هرندی احساس نمیکنید؟
هدف اصلی و اساسی ما رسیدگی به اقشار آسیبپذیر است و خیلی ظلم است که چنینبحثهای نا مربوط و حاشیهای را به ما بچسبانند.
** یکی از دلایل این امر این است که برخی از جریانهای سیاسی شما را یکی از آلترناتیوهای کاندیداهای ریاست جمهوری در نظر میگیرند؟
موضوع این است که فقط پشت سر من نمیگویند، دشمن معاند میخواهد ما را منحرف کند و شما هم بهعنوان یک رسانه مورد اقبال مردم بایستی از حرکتهای درست سازمانهایی مثل کمیته امداد به صورت درست و منطقی حمایت کنید و البته اگر تخلف و خلافی و سیاست نادرستی از سوی ما صورت گرفت، بدون رودربایستی باید نقد کنید و به ما تذکر دهید.
رسانههای همسو با نظام و رهبری باید به گونه دیگری عمل کنند، یکی از اتهاماتی که به کمیته امداد میزدند این است که چرا کمیته امداد پولهای صدقه مردم را به عراق و لبنان میفرستد، ما بارها گفتهایم کاری که ما برای کشورهای درخواستکننده کمک از کمیته امداد میکنیم این است که تجربه خودمان را به آنها منتقل کنیم تا یک سازمان موفق خیریه برای رسیدگی به نیازمندانشان مثل کمیته امداد داشته باشند. جالب اینجاست که این انتقال تجربه تنها مختص سوریه و لبنان نیست و ما الآن شاهد درخواست خیلی از کشورهای غیرمسلمان هستیم که خواهان استفاده از تجربه کمیته امداد برای جمعآوری کمکهای مردمی و حتی ایجاد شغل برای اقشار تهیدست آن کشورها هستند. ما در کشورهایی مثل لبنان یا عراق به آنها یاد دادیم که کمیته امداد داشته باشند، یک نفر ایرانی در این کشورها نداریم و همه درآمدها از مردم لبنان است و ما یک ریال هم کمک نکردیم.
ما شرعاً و قانوناً از صدقه و زکات مردم نمیتوانیم به کسی بدهیم ضمن اینکه علما هم اجازه نمیدهند. اگر هم قرار باشد کمکی صورت گیرد صندوقها جداگانه است، اگر پولی برای کمک به مردم یمن یا فلسطین به صندوق مختص آن ریخته میشود وظیفه داریم برای همانجا هزینه کنیم. ما حتی اجازه انتقال کمکهای مردمی را از یک شهر به شهر دیگر در داخل کشورمان را نداریم، حال چگونه میتوانیم این پولهای مردم را که به نیت کمک به هموطنان خودشان پرداخت میشود به مردم دیگر کشورها بدهیم.
اینکه به ما این تهمت را بزنند شیطنت است و این موضوع را قطعاً رد میکنیم؛ هیچ پولیجابهجا نمیشود و تمام انفاقهای مردم در داخل هزینه میشود، ما تنها روش خود در کمیته امداد را به کشورهای دیگر آموزش میدهیم.
** برخی از وبسایتها شما را رقیب جدی یا آلترناتیو احمدینژاد در انتخابات آینده میدانند،اساساً صحبتهایی که در رابطه با ریاست جمهوری مطرح میشود را تأیید میکنید؟
نه ما اصلاً کاری به این چیزها نداریم، من مدیر عملگرایی هستم، زمانی که وزیر بودم 140 سفر استانی رفتم، 30 سفر خارجی هم داشتم؛ الانم در کمیته امداد یک دور ایران را در یک سال و 5 ماه گذشته رفتهام تا مهر امسال هم دور دوم به اتمام میرسد، یعنی من بالای 80 سفر رفتهام، هفتهای نیست که ما سفر نرویم، روش مدیریت ما این است، حالا سفر رفتیم و کارها را انجام دادیم میگویند به خاطر انتخابات ریاست جمهوری بوده، ذهنهای خراب میخواهند اهمیت کار یک مدیر را اینگونه از بین ببرند. این جفا نیست که هر کار خیری را یک انگ بزنیم، کار ما کمک به مردم است.
** از طرف دوستان به شما پیشنهادی هم نشده؟
نه
** شما در زمان جنگ دیداری با طالبانی داشتید در خاک عراق و خاطرهای از آن دیدار دارید، امکان دارد دوباره آن خاطره را نقل کنید؟
ما در دفاع مقدس یک مدتی در داخل عراق بهعنوان نیروی برونمرزی بودیم، در کردستان عراق ماهها مهمان آقای طالبانی بودیم، تعدادی از دوستان همچون آقایان محمد جعفری و نقدی هم آنجا بودند.
ما شنیده بودیم که میگفتند آقای طالبانی افکار چپ دارد اما ما آنجا دیدیم که ایشان آنجا در ماه رمضان روزه میگیرند و اظهار میکردند که من مسلمانم و روزه میگیرم.
در آن شرایط سخت بمبارانها منزل ایشان بودیم، آن زمان حتی اگر نان خالی هم گیر میآوردیم باید خدا را شکر میکردیم، یادم میآید یک روزی ایشان به دلیل موفقیتی که در برابر صدام به دست آورده بودند جشن پیروزی گرفتند و دوتا بوقلمون را برای غذا مهیا کردند.
من رو به روی ایشان نشسته بودم و کلاً چون کم غذا هستم مقدار کمی غذا کشیدم اما ایشان با دست ران بوقلمون را کند و در بشقاب من انداخت و گفت: کاکا تو بخور، چگوارا میگه چریکهر جا رسید باید تا میتواند بخورد چون ممکنه دیگه گیرش نیاد و درست هم میگفت.
آن روز گذشت تا اینکه من وزیر شدم و ایشان رئیسجمهور، روزگار کاملاً چرخید، من از طرف دولت مأموریت پیدا کردم به عراق سفر کنم، من وزیر بودم و درست این بود وزیر همتراز از من پذیرایی کند، به کاخ ریاست جمهوری که رفتم دیدم آقای طالبانی به احترام من تا دم در کاخ آمده درحالیکه کاملاً خلاف آداب دیپلماتیک بود، دست من را گرفت و یک ناهار بسیار مفصل به من داد که من به شوخی گفتم اگر احمدینژاد بفهمد برخورد میکند، آقای طالبانی هم گفت برو به کاک محمود (احمدینژاد) بگو این را جای آن سختیها به تو دادم.
** نظرش راجع به احمدینژاد چه بود؟
رفیق بودند، آنها هم از زمان جنگ همدیگر را میشناختند، ما بعد از سقوط صدام اولین هیئتیبودیم که به عراق رفتیم، آمریکاییها هم آنجا بودند و از قبل هم اعلام شد که ما چه زمانی میرسیم، حتی یادم میآید آمریکاییها آنجا با احمدینژاد عکس انداختند.
آقای طالبانی زمانی هم که به ایران آمد با رهبر انقلاب دیدار کرد و گفتن مقلد شما هستم. من کسی نیستم که نمک بخورم و نمکدان بشکنم و انصافاً هم همین رفتار را داشت. منظورش این بود که کمکهای ایران را در زمان سختی فراموش نکرده است.
** سابقه آشنایی شما با مشایی و احمدینژاد به همان کردستان بازمیگردد؟
بله البته من آقای مشایی را قبل از دولت نمیشناختم اما سابقه دوستیام با احمدینژاد به همان کردستان و آذربایجان بازمیگردد، ایشان فرماندار ماکو بودند بعد به کردستان آمدند و باز با هم بودیم، بعد در اردبیل استاندار شد ارتباط دوستانه و غیر کاری داشتیم با هم بعد شهردار شد اما دیگر ارتباط اجرایی نزدیکی نداشتیم تا اینکه در دولت بهعنوان وزیر ایشان وارد شدم.
** باوجوداین رابطه قدیمی چطور در دولت از احمدینژاد جدا شدید؟
خب دولتها میتوانند برادرها و خانوادهها را هم از هم جدا کنند، سیاست این است و با رفاقت متفاوت است. ما تا قبل از دولت رفاقت میکردیم اما بعد از دولت من وزیر شدم و ایشان رئیسجمهور، ایشان یک رفتارهایی داشت و من هم یک رفتارهایی، طبیعی بود که رابطه ما قدری رسمیتر و اداریتر شود.
** زاویه فکری احمدینژاد باعث جدایی شما از دولت شد؟
نه اینکه من در دولت دهم نبودم توافق ما بود. از ماهها قبل هم احمدینژاد میدانست که من هم در دولت نیستم، ما به صورت طبیعی 4 سالمان تمام شد، ایشان دوباره رئیسجمهور شد و من در دور دوم نبودم، بنابراین این جدایی طبیعی بود.
** یکسریها میگفتند حلقه اطراف احمدینژاد مثل مشایی بر تصمیمگیریهایش تأثیرگذاراست، با توجه به اینکه سابقه دوستی شما بیشتر و عمیقتر بوده چرا آنها اینقدر بهاحمدینژاد نزدیک شدند و در تصمیمگیریهایش نقش داشتند؟
من در دولت دهم نبودم و اگرچه ایشان به دلیل همان سابقه به من لطف داشتند اما من جز در بحث وزارت نیرو دخالت دیگری نداشتم اما برخی از اطرافیان دیگر شاید وقت بیشتری میگذاشتن و اثرگذارتر بودند.
** احمدینژاد نقدهای شما را میپذیرفت؟
گاهی میپذیرفت و گاهی هم کار خودش را میکرد.
** آن میثاق نامه معروف به امضای شما هم رسید؟
بله اصلاً بدون آن ما را وزیر نمیدانست.
** نگفتید ما رفیقیم؟
اتفاقاً گفتم اما ایستاد و گفت باید امضا کنی تا امضا نکردم من را معرفی نکرد، اما اصل میثاق نامه هم خوب بود چون اولین بندش این بود باید به ولایت مطلقه فقیه پایبند باشید و من هم با علاقه امضا کردم.
در دولت دوم حضور نداشتید اما احمدینژاد در دو سه سال آخر به سمتوسوی دیگری رفتند وخانهنشینی کردند، شما دیداری نداشتید در آن زمان و حرفی نزدید؟
من دیدار نداشتم، یعنی دیداری که به سمت این مسائل برویم نداشتم دیدارهایمان کاری بود.
** به رفتارهایشان نقدی نداشتید؟
به صورت فردی داشتم اما نرفتم بگویم.
** به چه بخشی از رفتارهایشان نقد داشتید؟
نسبت به بحث خانهنشینی، انتصاب معاون اولشان، به برخی از برکناریها نقد داشتیم.
** راجع به مباحث تفکری و اندیشهای که مطرح کردند تضاد و نقدی نداشتید؟
من بعد از دولت دهم تا الآن ایشان را نرفتم ببینم، البته اگر جلسهای و یا دیدار عمومی بوده همدیگر را دیدیم ولی دیگر آن رابطه صمیمی ایجاد نشد.
** اگر احمدینژاد دوباره رئیسجمهور شود و پیشنهاد وزارت بدهد قبول میکنید؟
نمیشود گفت، من همیشه روحیهام این بوده به دولتها بعد از انتخاب نباید نگاه سیاسی داشت، الآن دولت روحانی و یا قبلتر احمدینژاد، خاتمی و هاشمی همه دولت اسلامی بودهاند. من وظیفه خودم میدانم با این دولت همراهی کنم چون اسلامی است و مردم انتخاب کردهاند، حالا اگر دولت جدیدی بیاید و از ما چیزی بخواهد بررسی میکنیم، اگر مناسب بود میپذیریم.
** احمدینژاد در زمان وزارت شما مدیری را هم به شما تحمیل کردند؟
من زیر بار نمیرفتم، روحیهام اینگونه نبود، گاهی اطرافیان ایشان بودند اما من روحیهام این نبود.
** بحث جریان انحرافی را که میگویند از طرف احمدینژاد شکل گرفت قبول دارید؟
ما در دولت نهم به این نتیجه نرسیدیم، در دولت دهم آنهایی که نزدیک بودند باید بگویند.
** احمدینژاد در 4 سال اول تابع صددرصدی ولایت مطلقه فقیه بود؟
من خودم چیزی را که خلاف این موضوع که در عمل باشد ندیدم، جز بحث آخر دوره در موضوع معاون اولی.
** با توجه به اتفاقاتی که در دولت دهم افتاد و شما از بیرون نگاه میکردید فکر میکردید زاویه نگاهش تغییر کرده یا در 30 سال پیش همچنین نگاهی بوده؟
ظهور و بروز نداشته تا شما در آن موقعیت و بر آن تخت ننشینید رفتارهاتون مشخص نمیشود. ایشان قبلاً رئیسجمهور نبوده برای همین برخی از خصلتها بروز نمیکند، نه ایشان، خیلیهااین گونهاند.
** چه تعاملی میان کمیته امداد و آستان قدس شکل گرفته و چه برنامههایی در آینده دارید؟
با توجه به تأکیدی که حضرت آقا در حکمشان برای تولیت آستان قدس رضوی جهت رسیدگی به امور نیازمندان و فقرا در دو بند داشتند، من و تیم معاونین امداد در همان هفتههای اول، دیدار بسیار مفیدی با آقای رئیسی داشتیم و تفاهمات خیلی خوبی را به توافق رسیدیم. البته آقای بختیاری که از اعضای هیئتامنای کمیته امداد هستند هم اکنون بهعنوان قائممقام آستان قدس مشغول خدمت هستند و همچنین معاون سابق مشارکتهای مردمی کمیته امداد بهعنوان معاون امور مستضعفین آستان مشغول خدمت شدهاند و همین زمینهها و اهداف مشترک، باعث شده اقدامات خوبی به سرانجام برسد. البته با روحیه خوب و انقلابی که از آقای رئیسی سراغ داریم، ایشان وجهه همت خود را اجرایی کردن منویات رهبری انقلاب در زمینه رسیدگی به فقرا و نیازمندان قرار دادهاند و طبیعی است که با توجه به تجربه و سابقه مناسب کمیته امداد، امکان و توانمندیهای دو مجموعه میتواند کاملاً در اختیار نیازمندان و مستضعفان قرار گیرد. من امیدوارم شاهد همکاریهای عمیق و گسترده بین آستان قدس رضوی و کمیته امداد در زمینه رفع محرومیت و رسیدگی به اقشار آسیبپذیر باشیم.
** حرف آخر؟
خواهش من، صدق اخبار، راستگویی، نگهداشتن حرمت افراد است، من از مشایی در دولت نهم رفتار غیراخلاقی ندیدم و حاضرم دست روی قرآن بگذارم، اما این به آن معنا نیست که با ایشان موافقم، حرفم این است که من از این فرد چیزی ندیدم.
نباید به ظن استناد کرد، خیلی اوقات روی ظن و گمان صحبتهایی میشود که ناحق است.
ما نباید از امام و انقلاب بیخود و بیجهت هزینه کنیم، من بعضاً میگویم برخی از این گروههای سیاسی از ابتدا هم با نظام و امام و آقا عناد داشتند و از اول هم میگفتند، اینهاخوب هستند، چراکه تکلیفشان روشن است چون هیچوقت جانماز آب نکشیدند. همان هستند که هستند، اما ماها که از امام و انقلاب هزینه میکنیم و میگوییم اینوآن هستیم، ما چهکارمیکنیم؟
مگر ما نمیگوییم امام و انقلاب و شهدا جان ما هستند؟ آدم از جان خود چگونه حفاظت میکند؟
شریعتی جمله زیبایی دارد، میگوید برای کوبیدن یک حقیقت خوب به آن نتازید بلکه بد از آن دفاع کنید. الآن خیلیها به انقلاب ما نیزه میزنند، به آن میتازند به نظر ما آنها خیلی خطرناک نیست چون آنها معاند هستند اشکال ما خودیها هستند، ما اگر قرار است آسیب ببینیم از درون آسیب میبینیم نه از بیرون
دنیا تلاش کرد در جنگ 8 ساله ما را نابود کند از بیرون نتوانست الآن به این رسیدند که از طریق خودیها وارد شوند، باید دفاع خوبی از انقلاب کنیم که اگر این دفاع خوب نباشد ما هم ضربه زدهایم.
حالا شما در عرصه رسانه چگونه باید از انقلاب دفاع کنید که متفاوت باشید؟ که دیگران بگوینداینها متفاوت هستند، باید ببینیم انقلاب امام و مکتب امام چیست؟
مکتب ما اخلاقی است و امام با انقلاب آمده تا اخلاق، صداقت و اخلاص را زنده کند، چند روز پیش ما میزبان لبنانیها بودیم معاون سید حسن نصرا...حرف جالبی میزد، میگفت وقتی سید حسن صحبت میکند همه اسرائیلیها تلویزیونشان را روشن میکنند، میگویند سید حسن دشمن ما است اما کارش درست است و راست میگوید. این آدم صادق است اگر میگوید فلانکار را کردهایم، حتماً کار حزب ا... بوده و اگر میگوید نکردهایم حتماً کار حزب ا... نبوده است. حتی دشمن هم به صداقت سید حسن نصرا... اذعان دارد.
ما باید چهکار کنیم؟ عرصه رسانههای ما، به عرصه تهمت و دروغ و آبروریزی تبدیلشده است، هر کس در این وادی رفته به خودش تیر خلاص زده است.
شما یک خبری در مورد من یا همان کسانی که اسم بردید دارید و پخش میکنید، آیا یقین دارید؟ روز قیامت همان آدمی که خبرش را زدید یقه شما را میگیرد، چند آیه بیاوریم که گناه است؟
خبری که مطمئن نیستید در مورد آدمها، حتی کسانی که ما را قبول ندارند و مخالف نظام هستند و فکر میکنید دروغ است نباید منتشر کنید، مؤمن انقلابی که امام و حضرت آقا میخواهد همین است.
عرصه مشرق باید به عرصه اخلاص، صداقت و پاکی تبدیل شود تا جایی که حتی یکی از آن چپیهای تند هم تماس بگیرد و بگوید که واقعاً دستمریزاد، من مخالف شما هستم اما کارتان درست است چون باصداقت گفتید.
حرف صادق را همه میپذیرند، این طبیعت بشر است، خدا اهل بهشت را 4 دسته کرده، نبیین، صدیقین، شهدا و صالحین؛ یعنی مقام صدق در مکتب ما بالا است.
فیلم ایستاده در غبار صحنه جالبی دارد. حاج احمد متوسلیان وارد بیمارستان میشود و آقای عسگری را که اتفاقاً رفیق منم هست بهعنوان رئیس بیمارستان منصوب میکند و میگوید اگر بسیجی بیاد و بهش نرسند این سقف را روی سرت خراب میکنم.
بعد دوربین را نشان میدهد که بسیجی را آوردند و بهش نرسیدند و حاج احمد میآید و میگوید عسگری میکشمت! میگوید چرا به بسیجی من نرسیدی؟ عیار حاج احمد 24 بوده که بحث بسیجی را، با رفاقت قاطی نکرده است.
بحث من همان صداقت است، فرض کنیم شما من فتاح را قبول دارید اما اگر جایی کار غلطی کردم نباید از من دفاع کنید، ولو این که من را قبول دارید، این نشود که بگوییم این شخص اصولگرا است. از آن طرف ممکن است از نظر جناحی با من مخالف باشید اگر کار درستی کردم نباید بگویید نادرست است.
رعایت این اصول اخلاقی و اعتقادی مهم است، ما شرعاً هم اجازه نداریم دروغ بگوییم و تهمت بزنیم، وقتی میگوییم مشرق، تسنیم و فارس اینها آبشخورشان نظام و شهدا است، وقتیاینها خطا کنند به اسم انقلاب و شهدا نوشته میشود. من از این موضوع میترسم، آنها دروغ میتوانند بگویند، آبرو بریزند اما ما نمیتوانیم، مثلاً کسی در جبهه اصولگرایی برای کسب رأی پول خرج کرد این اصلاً اصولگرا نیست.
ما نباید روی ظن و گمان حرف بزنیم، ممکنه مواردی بوده باشد که من ندیدم، آن یک موردی که من دیدم به شما گفتم، تذکر و نقد من برادرانه است چون شما برادران ولایی و ارزشی هستید.
مکتب ما روشن است، خدا هم فرموده الخلاص فی الاخلاص، شما باید کاری کنید که دیگران بگویند هرکس یک چیزی میگوید باید برویم ببینیم مشرق چه میگوید. باید صدق را در جامعه ببرید، یعنی اگر خواستند یکجا امام جماعت انتخاب کنند بگویند مشرق کارش درست است نزد شما بیایند.